عصر رسانه

عصر رسانه

عصر رسانه

عصر رسانه

پرچمی که بر زمین مانده است !

شبکه تلویزیونی الجزیره به فاصله خیلی کمی پس از وقوع جنایت روستای «قانا» به پوشش خبری و گزارش در این باره پرداخت . حدود ظهر الجزیره خبر دیگری را «زیرنویس» داد که از حمله مردم بیروت به مقر سازمان ملل و آسیب رساندن به آن حکایت می کرد. هنوز دقایقی نگذشته بود که تصویر این حمله بر روی آنتن رفت : « دوربین الجزیره مردم را نشان می داد که به زور وارد مقر سازمان ملل می شدند ، درها و شیشه ها را می شکستند ، به سران عربی ناسزا می گفتند  و راه را بر مامورانی که از آن جا می گریختند مسدود می کردند ... » و خبرنگار الجزیره به طور «زنده» همه این وقایع را گزارش می کرد .... زنده ی زنده !

شاید سالها پیش خبرنگاران و تصویربرداران امکان ایجاد چنین پوشش خبری را از وقایع نداشتند چون امکانات فنی آن فراهم نبود ، اما اکنون امکانات تکنولوژیکی آن را مقدور کرده است پس دیگر عذر چندانی برای رسانه ها باقی نمی ماند که باز هم بخواهند گزارشهای «مرده» و «بی روح» به خورد مخاطبان بدهند و گرنه به شدت از دور رقابت خارج خواهند شد . در واقع شاید افزایش آمار «جان باختگان رسانه» در سالهای اخیر در کل جهان ، ناشی از اهتمام آنها به ارایه گزارشهای «زنده» و به جان خریدن خطرات احتمالی باشد ... امروزه خبرنگاران حرفه ای با دارا بودن مهارتهای چند گانه و امکانات پرتابل ، به قلب رخدادها می زنند و به قول استادی ، این «کماندو» های خبری ، با «سربازهای معمولی» سالهای پیش قابل مقایسه نیستند و چنین است که از دل آتشفشان «جنگهای بالکان» پدیده ای به نام «کریستیان امان پور» ظهور می کند که از پیشگامان سبک جدید گزارشگری است که من آن را سبک «خبر و خطر» می نامم . انتقال اطلاعات از دل صحنه های پرخطر مستلزم شجاعتی است که مخاطب می پسندد و درست یا نادرست آن را معیار صحت اخبار قلمداد می کند .

از این مقدمات که بگذریم ، بد نیست نگاهی به وضعیت «گزارشگری» و «خبرنگاری» در رسانه ملی بیاندازیم. رسانه ملی امروز ایران به دلیل توجه و حمایت بخش دولتی ، از امکانات قابل توجهی برخوردار است اما به راستی جایگاه گزارشگران و خبرنگاران ما در وقایع اصلی منطقه خاورمیانه (و نه کل جهان) در کجا قرار دارد ؟ همین الان در ذهنتان مرور کنید ! چند گزارش از رسانه ملی می توانید به خاطر بیاورید که با سبک «خبر و خطر» ارایه شده باشد . اصلا قصد ندارم منکر زحمات شغل خبرنگاری و گزارشگری و یا وجود  افراد پرتوان در این عرصه بشوم ، من فقط  «خروجی آنتن» را می بینم و معتقدم خبرنگاران ما در چند بحران اخیر منطقه ای (تهاجم آمریکا به افغانستان ، عراق و اخیرا تجاوز اسراییل به لبنان ) در حد استانداردهای کنونی اطلاع رسانی ظاهر نشده اند . انگار فضای حاکم بر عرصه خبر ، هنوز به «خبرنگاران نشسته» و یا «ایستاده» می اندیشد که از فضای سبز داخل جام جم ، از فراز تپه های امن اطراف کابل ، پشت بام هتلهای بغداد و  صدها متر دورتر از عرصه رویداد در پس زمینه های گنگ و تیره ، «پلاتو» می دهند . پلاتوهایی که غالبا محصول تولیدی نیستند و حاصل جمع بندی خبرگزاری ها هستند ، پلاتوهایی که گاهی اوقات آمارشان با آمار گوینده بخش خبری نمی خواند ، پلاتوهایی که اصلا جذابیت ندارند و پس زمینه های بی ربطشان ، مزید بر علت می شود که مخاطب آن را چندان باور نکند !

ما به معیارهای خاص انتخاب خبرنگار در رسانه ملی کاری نداریم زیرا امری سازمانی و داخلی است اما معیارهایی عمومی برای این انتخاب وجود دارد که مهم ترین آنها «هوش بالا»  ، «خلاقیت» ، «شجاعت» ، «انعطاف پذیری» ، «ارتباط گرایی» و از همه مهم تر «آگاهی به حوزه تخصصی» است . البته توانایی های دیگری را باید به این ها بیافزاییم که جنبه ثانوی دارند : چندزبانه بودن ، آشنایی با تجهیزات پرتابل ، سلامت جسمانی و آمادگی بدنی ، چهره و صدای مناسب و ...

اگر انگاره های حاکم بر انتخاب خبرنگاران تغییر یابند ، اگر سختی شغل خبرنگاران عملا به رسمیت شناخته شود ، اگر آنها پاداش مادی و معنوی «خطر کردن» را دریافت کنند ، اگر به توانایی های افراد به عنوان یک «فرصت» و نه «تهدید» نگریسته شود ، اگر برخی مدیران از «استعداد کشی» دست بردارند ، اگر ملاحظات خانوادگی در انتخابها در نظر گرفته نشود و اگر ... در آن صورت شک نکنید که جوانان حاضر در رسانه های ایران گوی سبقت را از رسانه های رقیب خواهند ربود زیرا اصلی ترین ویژگی ها (هوش ، شجاعت ، ارتباط گرایی و ... ) را در خود دارند .

فراموش نکنید ! اگر امان پور چند سالی است خطرکردن را یاد گرفته است ، «شهید رهبر» ، «روایت فتحی ها و سید مرتضی آوینی» و دیگر شهدای رسانه ، سالها پیش از تاسیس دهکده جهانی ، در «خطر و خبر» می زیستند و منعکس کننده حماسه ها بودند آن هم در عرصه هایی که هیچ خبرنگار مادی اندیشی در مخیله اش خطور نمی کند که بتواند دقیقه ای در آن جا حضور یابد ...                         باید شتاب کنیم ! فرصت زیادی باقی نمانده است و زمان از دست می رود .

نظرات 15 + ارسال نظر
behshad ( Booter ) yahoo 7.5 سه‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 04:51 ق.ظ http://www.booter-rasht.blogsky.com


salam dost aziz va Gol khobi wblaget ghashang bood va jaleb tonesty be man sar bezan va az barname haye yaho 7 final be khosos Boot DC Buzz Estefadeh kon va be dostanet moarefy kon montazeret hastam khosh hal shodam
behshad
bye

فرهوش سه‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 07:18 ب.ظ

با تشکر از نوشته شما همه اش خوب بود جز یک عبارت اضافی و ان این که .... و زمان از دست می رود.

حسام سه‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 07:21 ب.ظ http://commence.blogfa.com

سلام
بسیار نکته ی جالبی بود
ممنون
به راستی چه باید کرد؟بهتر نیست وقتی حس ژورنالیستی و انرژی آن را ندارند وارد کار نشوند؟

منتقد سه‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 08:56 ب.ظ http://montaghed.blogfa.com/

با سلام
از زاویه شیشه تلویزین قضاوت در مورد آن خیلی حد اقل برای کارشناسان رسانه پسندیده نیست.
شاید شما باید به چند نکته توجه ویژه ای بکنید ۱- گزینش نیروی انسانی در صدا و سیما بر اساس پارتی و به قول خودشان تعهد است تا تخصص ۲- مدیریت در تمامی ارکان خبر دخالت دارد و خبرنگار هیچ اختیاری از خود ندارد و در مورد اخبار خارجی از تهران متن خبر برای خبر نگار ارسال میشود و ار وی خواسته میشود که از چه چیز هایی تصویر تهیه کند ۳- صداوسیما صدای حاکمیت ایران است لذا تخطی از فرامین آن برای خبر نگار امکان پذیر نیست و ...
لذا شما ملاحظه میکنید که همه مشکل مربوط به نیروی انسانی نیست بلکه نوع مدیریت این سازمان و نوع انحصار حاکم بر آن است که تعیین کننده نوع گزارشهای آن میباشد.

علی چهارشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:27 ب.ظ

سلام - نکته جالبی بود .خوب بود رسانه ملی ایران را با رسانه ملی قطر مقایسه می کردید نه با الجزیره. اما شما خودتان چقدر العالم را دیده اید . العالم نیم ساعت زودتر از الجزیره پوشش زنده قانا را شروع کرد. راستی چرا مرغ همسایه غاز است. ایا می دانید که ۱۰روز نخست جنگ تنها خبرنگار العالم بصورت زنده از صور و بعبلک گزارش می داد و اثری از سایر رسانه ها نبود.
راستی نقش مترجمان خبرگزاری ها در بزرگ کردن رسانه های فرامرزی چقدر نقش افرین است.

فاطمه بختیاری پنج‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:29 ق.ظ http://rozirozegari.blogfa.com/

سلام
خسته نباشید
آدرس وبلاگ من تغییر پیدا کرده .
در صورت تمایل لطف کنید و تغییرات لازم را انجام دهید .
با تشکر
درپناه خدا

معصومه پنج‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 07:08 ق.ظ http://zareyeshetaban.blogfa.com

سلام
احتمالا مرحله بعد رای گیری است به همین دلیل من پیشنهاد میکنم از الان کار تبلیغات را کاندیداها شروع کنند

مازیار جمعه 13 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 08:06 ق.ظ http://maziaran.blogfa.com

سلام من نکات دوستان همکار را خواندم و همینطور مطلب شما را مجموعه ما دارای توانمندیهای زیادی است ولی کم وکسزیهایی هم دارد یکی از مشکلات کار خبرنگاری در رسانه های دولتی را من دید کارمندی خبرنگاران می دانم یعنی تنها در ساعت اداری با شغل خود زندگی می کند بهرحال در این چند سفر ورزشی که داشتم رسانه های رقیب را خیلی برتر ندیدم جز اینکه برنامه ریزی آنها خیلی بهتر است

معصومه جمعه 13 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:05 ق.ظ http://zareshetaban.blogfa.com

سلام
فعلا تا روز 15/5/85 که فرصت داریم بعدش را خبر ندارم . اما در مورد هیئت ناظر : این را هم نمیدانم اما قاعدتا فقط استاد تصمیم میگیرد ولی در مورد تائید صلاحیت شدن هم من هم مثل شما! هیچ چیز اضافه ای نمی دانم!
اما جالب است که حتی نامزد ها هم به این مطلب لینک نداده اند و از تبلیغات شما هم هیچ اثری نیست ! من فکر میکنم برای متمرکز شدن بهتر است تمام تیلیغات در وبلاگ من هم منعکس شود ولی کاری بکنید!!!
شاید همین نحوه شرکت نشان از قابلیت افراد باشد!
این جواب سوال جناب حریف است به کامنت های وبلاگ من مراجعه کنید

معصومه جمعه 13 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:29 ب.ظ

ممنونم
اصلاح شد آقا لطفا توی وبلاگتون ماجرای حلقه وصل رو اعلام کنید تا افراد بیشتری در جریان قرار گیرند

علی دوشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:57 ب.ظ

به امید موفقیت روزافزون دوستان عزیز .از دبیری خبر هم بنویس .

احمد قلیش لی پنج‌شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:33 ب.ظ http://ahmad-gorgani.blogfa.com

مطلب اول :
اطلاعیه انتخاباتی غیر رسمی شماره 1/5کفشهای حریف

سلام بریاران حلقه

ائتلاف کفشهای حریف شدت تاسف و انزجار خود را از اینهمه سوت و کوری وبلاگهااعلام میدارد .

شعر:
جز دو سه "مرغابی عاشق "گویا همه مردگانند ساکنان این شهر غریب.

فریاد:
کجایی گیویان که حلقه وصلتو کشتن. !!!!

پیشنهاد:
ائتلاف حریف به پیشنهاد "استا حسن" تصمیم دارد اگر وضع به همین منوال بود چند کاربر استخدام کند و با گرفتن عدد عبور دانشجویان کم لطف ،وب هایشان را برایشان به روز کند.

نظریه کارشناسی:
چند نویسنده روزنامه غرب نوشتند: علت این امر بنزین سهمیه ای،قیمت نفت،تولید رنو ال90،باخت تیم ملی در جام جهانی،نمرات بد بازاریابی،بد اخلاقی دکتر گیویان،ضعف کاندیداهاو...میباشد . گناهش گردن خودشان

منتظر اطلاعیه های بعد باشید.

مطلب دوم (با توجه به کامنت شما برای دید متفاوت)
سلام نادری عزیز. به کجا چنین شتابان .
ببخشید شما کاملا" حرف ما را میگویید . با این تفاوت که 1-اینجا کسی منتظر دکتر گیویان نیست تا بیاید و کاری بکند . 2-ماهم موافقیم که باید از گوشه ای شروع کرد و ادامه را به اینده موکول نمود اما ما همین انتخاب هیئت مدیره را گوشه ی بسیار کوچک کار میدانیم .3-خانم اسماعیل نژاد چه دلش بخواهد چه نخواهد هیئت مدیره است ما اینرا کاملا" با شما موافقیم . 4- متاسفانه جای گله است که به قول جنابعال حاجی حاجی مکه ....
عذرم را از زیاده گویی پذیرا باشید . یا علی .

احمد پنج‌شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 05:29 ب.ظ http://ahmad-gorgani.blogfa.com

سلام آقای نادری.
از شماهم ممنون که برقی جوابم را دادی . به شدت با این ایده مخالفم که ما ایرانی ها در کار جمعی ضعیفیم .به واقع این تلقینی است که معلوم نیست از کی به خورد ما داده اند . تلقینی که خیلی ازما به آن دچاریم.(حتی خود من). هیئت مدیره را تاکید داریم به ان لحلظ که شروع نظم است . که باید عادت کنیم و نظارت جمع بر جمع بزرگتر را بیاموزیم....

ان شاءا.. ائتلاف کفشهای حریف در اطلاعیه های بعدی خود در این خصوص بیشتر خواهد گفت . فعلا؛ مامور به سکوتم.
یا علی

گیویان جمعه 20 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 06:36 ب.ظ

ما به یک جمع 3 تا 5 نفره نیاز داریم تا در موارد زیر تصمیم گیری و و برای تحقق آن ها اقدام کنند:
1 - آیا بهتر است حلقه وصل یک وبلاگ مرکزی باشد و به وبلاگ های دیگر لینک بدهد، گزیده ای از مطالب برتر وبلاگ های اعضای حلقه را منعکس کند، بخشی داشته باشد برای بررسی وضعیت دوستان و . . .
2- یک وب سایت باشد و با امکانات گسترده تر و ارائه خدمات بیشتر جامع دوستان گردد و . . .

3 – اساسنامه ای برای نحوه اداره و تنظیم فعالیت ها تدوین کنند. این اساسنامه می تواند به نظرخواهی گذاشته شود تا دوستان نظر بدهند.
4 – درباره شکل و شمایل (فرم) و سرفصل مطالب (محتوا) و چگونگی تدارک و به روزسازی و . . . تصمیم گیری کنند.

5 - درباره انتخاب از بین نامزدها راه حل زیر به نظر من می رسد:
اولا اعتماد و احترام متقابل یادمان نرود.
ثانیا، تا همه دوستان خیالشان راحت باشد بشیوه جاری (اعلام آن در وبلاگ شریفه دید متفاوت) عمل کنیم و در عین حال هر کس رای خود را در وبلاگ شخصی خود و دیگر دوستانی که می شناسد اعلام کند و نیزهر کس رای خود را به نشانی بنده ای میل کند.

پیشنهاد می کنم انتخابات تا جمعه دیگر به انجام برسد. یعنی آرا تا ظهر جمعه هقته دیگر (27/ 5/85) قابل وصول باشد. در این فرصت همه می توانند به همه اطلاع بدهند و آن ها را به مشارکت تشویق کنند.

موفق باشید
یا حق

احمد جمعه 20 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 07:27 ب.ظ http://ahmad-gorgani.blogfa.com

سلام.برای دیدن متن کامل پیام دکتر گیویان به وب من سر بزنید.ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد